خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هندوانه
[اسم]
watermelon
/ˈwɑːtərmelən/
قابل شمارش
1
هندوانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هندوانه
1.A watermelon has many black seeds.
1. یک هندوانه هستههای سیاه زیادی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
watermark
waterlogged
waterline
watering can
waterhole
watermill
waterproof
waters
watershed
waterside
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان