خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غرب
2 . آمریکا و اروپای غربی
3 . وست (نام خانوادگی)
4 . غربی
[اسم]
west
/west/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غرب
مغرب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باختر
مغربزمین
مغرب
غرب
1.The sun rises in the east and sets in the west.
1. خورشید از مشرق طلوع و از مغرب غروب می کند.
2.We live in the west of the city.
2. ما در غرب شهر زندگی میکنیم.
2
آمریکا و اروپای غربی
(the West)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غرب
باخترزمین
3
وست (نام خانوادگی)
(West)
[صفت]
west
/west/
غیرقابل مقایسه
4
غربی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غربی
1.a country in west Africa.
1. کشوری در افریقای غربی.
2.the west coast of Canada.
2. ساحل غربی کانادا.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
welt
welshman
welsh rarebit
welsh rabbit
welsh onion
west indian cherry
westerly
western
western lowland gorilla
western sandwich
کلمات نزدیک
wessex
wesley
werewolf
wendy house
wendy
west bank
west coast
westbound
westerly
western
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان