خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گندم
[اسم]
wheat
/wit/
غیرقابل شمارش
1
گندم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گندم
1.wheat fields
1. مزارع گندم
2.Wheat is an important crop for millions of people across the world.
2. گندم محصولی مهم برای میلیون ها نفر در سراسر جهان است.
تصاویر
کلمات نزدیک
what’s …’s home number?
what’s your telephone number?
what’s your last name?
what’s your hobby?
what’s your first name?
wheatear
wheatfield
wheatmeal
wheedle
wheel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان