خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فریاد
2 . فریاد زدن
[اسم]
whoop
/wuːp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فریاد
صدای بلند
1.whoops of delight
1. فریادهایی از خوشحالی
[فعل]
to whoop
/wuːp/
فعل ناگذر
[گذشته: whooped]
[گذشته: whooped]
[گذشته کامل: whooped]
صرف فعل
2
فریاد زدن
جیغ کشیدن
1.The kids were opening their presents and whooping with delight.
1. بچهها داشتند کادوهایشان را باز میکردند و از خوشی جیغ و داد میکردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
whom
wholly
wholewheat flour
wholewheat bread
wholewheat
whooper swan
whooping cough
whoops
whopper
whopping
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان