Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . به طور تصادفی
[قید]
willy-nilly
/ˈwɪli-ˈnɪli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
به طور تصادفی
informal
مترادف و متضاد
haphazardly
1.Since he was in a hurry, he chose which shirt to wear willy-nilly.
1. چون عجله داشت، به طور تصادفی انتخاب کرد چه لباسی را بپوشد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
willy brandt
willpower
willowy
willowware
willowherb
wilma
wilmington
wilms tumour
wilms' tumor
wilmut
کلمات نزدیک
willpower
willowy
willow
willis
willingness
wilma
wilson
wilt
wilted
wily
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان