خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باد سرد
[اسم]
wind chill
/ˈwɪnd tʃɪl/
قابل شمارش
1
باد سرد
1.The wind chill factor makes it feel even colder outside today.
1. فردا عامل باد سرد، هوای بیرون را حتی سردتر خواهد کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
wind
winch
wince
win-win
win the war
wind down
wind farm
wind gauge
wind instrument
wind machine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان