خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بادسواری
[اسم]
windsurfing
/ˈwɪndˌsɜr.fɪŋ/
غیرقابل شمارش
1
بادسواری
قایق بادبانی سواری
مترادف و متضاد
boardsailing
1.The channel is a popular area for windsurfing.
1. این آبراه یک منطقه محبوب برای بادسواری است.
تصاویر
کلمات نزدیک
windsurfer
windstorm
windshield wiper
windshield
windscreen wiper
windswept
windward
windy
wine
wine bar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان