Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . واژهپردازی
[اسم]
word processing
/ˈwɜːrd prɑːsesɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
واژهپردازی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
واژه پردازی
1.I mainly use the computer for word processing.
1. من عمدتاً از کامپیوتر برای واژهپردازی استفاده میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
word play
word picture
word order
word of wisdom
word of mouth
word processing system
word processor
word salad
word search
word sense
کلمات نزدیک
word of honor
word for word
word family
word
worcester sauce
word processor
word-for-word
wording
wordplay
words of wisdom
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان