خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرمایه در گردش
[اسم]
working capital
/ˌwɜːrkɪŋ ˈkæpɪtl/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرمایه در گردش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرمایه در گردش
تصاویر
کلمات نزدیک
working breakfast
working
workhouse
workforce
worker
working class
working day
working group
working hour
working in the garden
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان