خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یادداشت کردن
[فعل]
to write down
/raɪt daʊn/
فعل گذرا
[گذشته: wrote down]
[گذشته: wrote down]
[گذشته کامل: written down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
یادداشت کردن
نوشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یادداشت کردن
نوشتن
1.I'd better write this down, otherwise I'll forget it.
1. بهتر است این را یادداشت کنم، وگرنه فراموش میکنم.
2.Write down the address before you forget it.
2. قبل از اینکه آدرس را فراموش کنی آن را یادداشت کن.
تصاویر
کلمات نزدیک
write back
write and send messages
write an essay
write an assignment
write a report
write in
write off
write out
write up
write-off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان