Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . زیگزاگ
[اسم]
zigzag
/ˈzɪɡzæɡ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زیگزاگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
چپاندرقیچی
زیگزاگ
1.The path rose in zigzags up the hillside.
1. مسیر به صورت زیگزاگ تا بالای تپه امتداد داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
ziggurat
zigadenus venenosus gramineus
zigadenus venenosus
zigadenus nuttalli
zigadenus glaucus
zigzag goldenrod
zigzagged
zikkurat
zikurat
zilch
کلمات نزدیک
ziggurat
zeus
zestful
zest
zero in on
zilch
zillion
zimbabwe
zimmer frame
zinc
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان