خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فی البداهه گفتن
[فعل]
to ad-lib
/ˌæd ˈlɪb/
فعل ناگذر
[گذشته: ad-libbed]
[گذشته: ad-libbed]
[گذشته کامل: ad-libbed]
صرف فعل
1
فی البداهه گفتن
بدون آمادگی قبلی صحبت کردن
مترادف و متضاد
improvise
1.I lost my notes and had to ad-lib the whole speech.
1. من یادداشت هایم را گم کردم و تمام سخنرانی را فی البداهه گفتم.
2.She abandoned her script and began ad-libbing.
2. او فیلمنامه را رها کرد و شروع به فی البداهه گفتن کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
ad nauseam
ad infinitum
ad hoc
ad
acuteness
adage
adagio
adam
adam's apple
adamant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان