خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انتظار
[اسم]
anticipation
/ænˌtɪsəˈpeɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انتظار
پیش بینی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انتظار
1.They lined up outside the stadium in excited anticipation .
1. آنها با انتظاری پر هیجان بیرون ورزشگاه، صف کشیدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
anticipate
antichristian
antichrist
antic
antibody
anticipatory
anticlerical
anticlimax
anticline
anticlockwise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان