خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بایگانی
2 . بایگانی کردن
[اسم]
archive
/ˈɑrˌkaɪv/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بایگانی
اتاق یا اداره بایگانی، آرشیو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرشیو
بایگانی
1.The city archives
1. اداره بایگانی شهر
[فعل]
to archive
/ˈɑrˌkaɪv/
فعل گذرا
[گذشته: archived]
[گذشته: archived]
[گذشته کامل: archived]
صرف فعل
2
بایگانی کردن
آرشیو کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بایگانی کردن
1.This software helps firms archive and retrieve emails.
1. این نرمافزار به شرکتها کمک میکند ایمیلها را بایگانی و بازیابی کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
architecture
architectural engineering
architectural
architect's scale
architect
archway
arctic
arctic fox
arctic tern
arctic wolf
کلمات نزدیک
architrave
architecture
architectural
architect
archipelago
archived
archives
archivist
archon
archpriest
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان