خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خمکاری
[اسم]
bending
/bˈɛndɪŋ/
غیرقابل شمارش
1
خمکاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خمکاری
تصاویر
کلمات نزدیک
bender
bend someone's ear
bend over backwards
bend over
bend down
bendy
bendy bus
beneath
benedictine
benediction
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان