Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (در) زیر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[حرف اضافه]
beneath
/bɪˈniθ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(در) زیر
(در) پایین، تحت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زیر
مترادف و متضاد
below
under
underneath
above
1.Jeremy hid the letter beneath a pile of papers.
1. "جرمی" آن نامه را زیر کپهای از اوراق پنهان کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
bendy bus
bendy
bending
bender
bend someone's ear
benedictine
benediction
benedictive
benefactor
beneficent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان