Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . فرد نیکوکار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
benefactor
/ˈbenəˌfæktər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرد نیکوکار
فرد خیر، حامی مالی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آدم خیر
ولینعمت
نیکوکار
1.An anonymous benefactor donated $2 million.
1. خیری ناشناس دو میلیون دلار اهدا کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
benedictive
benediction
benedictine
beneath
bendy bus
beneficent
beneficial
beneficial effect
beneficiary
benefit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان