1 . عضله ای
[صفت]

brawny

/ˈbrɔːni/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: brawnier] [حالت عالی: brawniest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عضله ای

مترادف و متضاد burly
  • 1.He was a great brawny brute of a man.
    1. او یک مرد هیکلی و عضله ای بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان