1 . شایستگی 2 . کالیبر (تفنگ و گلوله) 3 . استاندارد
[اسم]

caliber

/ˈkæləbər/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شایستگی استعداد، کاردانی، لیاقت

مترادف و متضاد capability capacity talent
  • 1.The high caliber of her work earned her a raise in pay.
    1. استعداد زیاد او در کارش باعث شد حقوقش افزایش یابد.

2 کالیبر (تفنگ و گلوله) قطر دهانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: قطر دهانه کالیبر
توضیحاتی در مورد واژه caliber
واژه caliber در سلاح‌های گرم به معنی قطر داخلی لوله سلاح یا قطر خارجی گلوله‌ای است که سلاح شلیک می‌کند.

3 استاندارد کیفیت

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان