1 . نقد کردن
[فعل]

to cash in

/kæʃ ɪn/
فعل گذرا
[گذشته: cashed in] [گذشته: cashed in] [گذشته کامل: cashed in]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نقد کردن وصول کردن

  • 1.I cashed in a large number of my saving bonds in order to get some money to buy a house.
    1. من مبلغ زیادی از اوراق قرضه ام را نقد کردم تا پول داشته باشم خانه بخرم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان