Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کازینو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
casino
/kəˈsinoʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کازینو
قمارخانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قمارخانه
کازینو
1.He owns the biggest casino in town.
1. او صاحب بزرگترین کازینوی شهر است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cashmere
cashier
cashew nut
cashew
cash register
cassava
cassava starch
casserole
cassoulet
cassowary
کلمات نزدیک
casing
cashpoint
cashmere
cashier
cashew
cask
casket
caspian deer
caspian kutum
caspian sea
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان