[اسم]

cream cheese

/krim ʧiz/
غیرقابل شمارش

1 پنیر خامه ای

معادل ها در دیکشنری فارسی: پنیر خامه‌ای
  • 1.I had cream cheese with toast for breakfast.
    1. برای صبحانه، پنیر خامه ای با نان تست خوردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان