1 . درمانی
[صفت]

curative

/ˈkjʊrətɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more curative] [حالت عالی: most curative]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درمانی دارویی

معادل ها در دیکشنری فارسی: درمانی شفابخش
مترادف و متضاد healing
  • 1.Do you believe in the curative powers of the local mineral water?
    1. آیا شما به قدرت درمانی آب معدنی منطقه باور دارید؟
  • 2.the curative properties of herbs
    2. ویژگی های دارویی گیاهان دارویی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان