خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرطوب
[صفت]
damp
/dæmp/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: damper]
[حالت عالی: dampest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرطوب
نمناک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نمور
نمناک
نمدار
مرطوب
آغشته
1.It was a cold, damp morning.
1. صبحی سرد و مرطوب بود.
2.The grass is still damp.
2. چمن هنوز نمناک است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
damozel
damosel
damoiselle
damn
dammit
damp squib
dampen
damper
dampfnudel
dampish
کلمات نزدیک
damning
damned
damnation
damnable
damn!
damp smell
dampen
damper
dampness
dampy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان