1 . پژمرده شدن 2 . غمگین شدن
[فعل]

to droop

/drup/
فعل ناگذر
[گذشته: drooped] [گذشته: drooped] [گذشته کامل: drooped]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پژمرده شدن خم شدن، آویزان شدن

  • 1.Flowers droop if you don’t put them in water.
    1. گل‌ها پژمرده می‌شوند [خم می‌شوند]، اگر آنها را در آب قرار ندهی.

2 غمگین شدن ناراحت شدن، افسرده شدن، روحیه و انرژی خود را از دست دادن

  • 1.Our spirits drooped when we heard the news.
    1. وقتی که آن خبر را شنیدیم، روحیه خود را از دست دادیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان