1 . کرم خاکی
[اسم]

earthworm

/ˈɜːrθwɜːrm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کرم خاکی

معادل ها در دیکشنری فارسی: کرم خاکی
  • 1.Many earthworms live in our garden.
    1. کرم خاکی های زیادی در باغ ما زندگی می کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان