1 . تاکید کردن
[فعل]

to emphasize

/ˈɛmfəˌsaɪz/
فعل گذرا
[گذشته: emphasized] [گذشته: emphasized] [گذشته کامل: emphasized]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تاکید کردن اهمیت دادن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تاکید کردن
مترادف و متضاد bring attention to call attention to stress play down understate
  • 1.The professor emphasized certain aspects of the historical period.
    1. استاد روی برخی جنبه‌های خاص بازه تاریخی تاکید کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان