1 . اشتباه
[صفت]

erroneous

/ɪˈroʊniəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more erroneous] [حالت عالی: most erroneous]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اشتباه غلط

معادل ها در دیکشنری فارسی: اشتباهی خطا مغلوط عوضی غلط
formal
  • 1.The child held the erroneous belief that time machines were real.
    1. کودک این باور غلط را داشت که دستگاه‌ها واقعی هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان