[اسم]

florist

/ˈflɔrɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گل‌فروش گلکار

معادل ها در دیکشنری فارسی: گل‌فروش
  • 1.I bought a flower from the florist.
    1. یک گل از آن گل‌فروش خریدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان