1 . صرفه جو
[صفت]

frugal

/ˈfruːɡl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more frugal] [حالت عالی: most frugal]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 صرفه جو کم خرج

معادل ها در دیکشنری فارسی: نظرتنگ صرفه‌جو مقتصد کم‌خرج
مترادف و متضاد meagre thrifty extravagant
  • 1.a frugal life
    1. یک زندگی کم خرج
  • 2.He has always been hard-working and frugal.
    2. او همیشه سخت کوش و صرفه جو بوده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان