1 . لباس در آوردن
[فعل]

to get undressed

/gɛt ənˈdrɛst/
فعل ناگذر
[گذشته: got undressed] [گذشته: got undressed] [گذشته کامل: gotten undressed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لباس در آوردن لخت شدن

  • 1.I got undressed and went to bed.
    1. من لباسم را در آوردم و به تخت خواب رفتم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان