خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کادو
2 . استعداد
[اسم]
gift
/gɪft/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کادو
هدیه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارمغان
پیشکش
تحفه
چشمروشنی
هدیه
هدایا
عطیه
کادو
مترادف و متضاد
present
a gift from somebody
کادو از طرف کسی
The watch was a gift from my mother.
آن ساعت یک کادو از طرف مادرم بود.
a wedding gift
کادوی عروسی
2
استعداد
توانایی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استعداد
موهبت
قریحه
مترادف و متضاد
talent
gift for something
استعداد در چیزی
She has a gift for languages.
او استعدادی در زبانها دارد [او در زبانآموزی استعداد دارد].
gift for doing something
استعداد در انجام کاری
He has a gift for making friends easily.
او استعدادی در راحت دوست پیدا کردن دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
giddy-up
giddy
giddiness
giddily
gibbon
gift box
gift card
gift shop
gift wrap
gift-wrap
کلمات نزدیک
gif
giddy
giddiness
gibson
giblets
gift certificate
gift shop
gift tag
gift token
gift wrap
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان