[اسم]

hairdresser

/ˈherˌdres.ər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آرایشگر

معادل ها در دیکشنری فارسی: آرایشگر مشاطه آیینه‌دار
مترادف و متضاد barber hairstylist
  • 1.I have a four o'clock appointment with the hairdresser.
    1. من برای ساعت 4 با آرایشگر وقت دارم.
  • 2.Who's your hairdresser?
    2. آرایشگر تو چه کسی است؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان