Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . باهوش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
intelligent
/ɪnˈtel.ə.dʒənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more intelligent]
[حالت عالی: most intelligent]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باهوش
زیرکانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باهوش
ذکی
ذیشعور
هوشمندانه
هوشمند
مخ
مترادف و متضاد
bright
clever
quick
smart
stupid
unintelligent
1.He made an intelligent remark.
1. یک نظر زیرکانه داد.
2.He was a highly intelligent young man.
2. او یک مرد جوان بسیار باهوش بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
intelligence test
intelligence quotient
intelligence officer
intelligence
intellectualism
intelligently
intelligentsia
intelligible
intend
intended
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان