[صفت]

intelligible

/ɪnˈtelɪdʒəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more intelligible] [حالت عالی: most intelligible]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قابل فهم قابل درک

مترادف و متضاد understandable
  • 1.The child’s speech was barely intelligible.
    1. حرف بچه اصلا قابل فهم نبود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان