1 . اتومبیل قراضه
[اسم]

jalopy

/ʤəˈlɑpi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اتومبیل قراضه ابوقراضه

معادل ها در دیکشنری فارسی: ابوطیاره ماشین قراضه قارقارک
informal
  • 1.You actually paid money for that jalopy?
    1. واقعا برای اون ابوقراضه پول دادی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان