1 . آشپزخانه
[اسم]

kitchen

/ˈkɪtʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آشپزخانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: آشپزخانه مطبخ
مترادف و متضاد cookery cooking area
  • 1.We usually eat breakfast in the kitchen.
    1. ما معمولاً صبحانه را در آشپزخانه می‌خوریم.
the kitchen table
میز آشپزخانه
کاربرد واژه kitchen به معنای آشپزخانه
واژه kitchen به معنای "آشپرخانه" به اتاقی گفته می‌شود که در آن غذا درست می‌کنند. مثلاً:
".We usually eat breakfast in the kitchen" (ما معمولاً صبحانه را در آشپزخانه می‌خوریم.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان