خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مادرانه
2 . مادری
[صفت]
maternal
/məˈtɜːrnl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more maternal]
[حالت عالی: most maternal]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مادرانه
مادری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اُمی
مادری
مادرانه
1.She didn't have any maternal instincts.
1. او هیچ غریزه مادرانهای نداشت.
maternal love
مهر مادری
2
مادری
[وابسته به خانواده مادر]
my maternal grandfather
پدربزرگ مادریام
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
materially
materialistic
materialism
material body
material
maternity
mates
mathematical operation
mathematical process
mathematician
کلمات نزدیک
materially
materialize
materialistic
materialist
materialism
maternally
maternity
maternity hospital
maternity leave
math
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان