خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجرم
[اسم]
offender
/əˈfendər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجرم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خاطی
خطاکار
خلافکار
مقصر
متخلف
a violent offender
یک مجرم جانی
young offender institution
زندان مجرمین جوان [کانون اصلاح و تربیت]
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
offbeat
offal
off the record
off the cuff
off the beaten track
offensive
offensively
offer
office
office block
کلمات نزدیک
offended
offend
offbeat
offal
off-white
offending
offense
offensive
offensive weapon
offensively
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان