خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سراسیمه
[صفت]
panic-stricken
/ˈpænɪk strɪkən/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more panic-stricken]
[حالت عالی: most panic-stricken]
1
سراسیمه
دستپاچه، هول
مترادف و متضاد
hysterical
1.He sounded panic-stricken on the phone.
1. صدای او پشت تلفن به نظر سراسیمه میرسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
panic buying
panic button
panic
pangolin
pang of conscience
panicky
pannier
panorama
panoramic
panpipe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان