Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرداخت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
payment
/ˈpeɪ.mənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرداخت
قسط
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ادا
پرداخت
تادیه
کارسازی
1.They will accept payment by credit card.
1. آنها پرداخت با کارت اعتباری را نیز قبول خواهند کرد.
2.When is the first payment due?
2. موعد پرداخت اول چه زمانی است؟
monthly payments
اقساط ماهانه
تصاویر
کلمات نزدیک
payload
paying-in slip
payer
payee
paye
payne
payphone
payroll
pb&j
pbuh
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان