خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اعتبار
[اسم]
prestige
/preˈstiːʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اعتبار
حیثیت، پرستیژ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرستیژ
حیثیت
وقار
وجهه
مترادف و متضاد
status
1.jobs with low prestige
1. مشاغلی با پرستیژ کم
تصاویر
کلمات نزدیک
pressurized
pressurize
pressure regulator
pressure group
pressure cooker
prestigious
presto
presumably
presume
presumption
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان