[قید]

presumably

/prəˈzuməbli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 احتمالاً

معادل ها در دیکشنری فارسی: احتمالاً یحتمل لابد
  • 1.he is presumably dead.
    1. او احتمالاً مرده است.
  • 2.The old wreck was presumably located to the southwest of Florida.
    2. کشتی شکسته قدیمی احتمالاً در جنوب غربی فلوریدا قرار داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان