1 . از جا در آوردن
[فعل]

to rip out

/rɪp aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: ripped out] [گذشته: ripped out] [گذشته کامل: ripped out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 از جا در آوردن

  • 1.The previous owner ripped out the fireplace.
    1. صاحب قبلی شومینه را از جا در آورده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان