1 . چرخش 2 . تغییر محصول کاشت شده در خاک (برای تقویت خاک)
[اسم]

rotation

/roʊˈteɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چرخش دوران، گردش

معادل ها در دیکشنری فارسی: چرخش دوران گردش
  • 1.The earth completes 366 rotations about its axis in every leap year.
    1. زمین در هر سال کبیسه 366 گردش حول محور خود انجام می‌دهد.
the speed of rotation
سرعت دَوَران

2 تغییر محصول کاشت شده در خاک (برای تقویت خاک)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان