1 . روستایی
[صفت]

rural

/ˈrʊrəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more rural] [حالت عالی: most rural]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 روستایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: دهاتی دهقانی روستایی
مترادف و متضاد bucolic country rustic urban
  • 1.Rural areas are not densely populated.
    1. مناطق روستایی جمعیت انبوهی ندارند.
  • 2.The rural life is much more peaceful than the city one.
    2. زندگی روستایی باصفاتر از زندگی شهری است.
  • 3.Tomatoes are less expensive at the rural farm stand.
    3. گوجه‌فرنگی در دکه‌های (فروش) مزارع روستایی ارزان‌تر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان