1 . انتخابی
[صفت]

selective

/səˈlɛktɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more selective] [حالت عالی: most selective]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انتخابی گزینشی

معادل ها در دیکشنری فارسی: انتخابی
  • 1.As a teacher she was very selective, accepting only a small number of exceptionally gifted pupils.
    1. به عنوان معلم، او خیلی گزینشی است، و تنها تعداد کمی از دانش آموزان با استعداد را قبول می کند.
  • 2.He seemed to have a very selective recall of past events.
    2. او حافظه‌ای بسیار انتخابی درباره وقایع گذشته دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان