[صفت]

single

/ˈsɪŋ.gəl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 یک‌نفره

معادل ها در دیکشنری فارسی: یک‌نفره
مترادف و متضاد individual one separate double multiple
a single bed/room
تخت/اتاق یک‌نفره
  • You have to pay extra for a single room.
    برای اتاق یک‌نفره باید اضافه‌تر بپردازید.

2 یک تک، تکی

معادل ها در دیکشنری فارسی: تک تکی واحد منفرد فرد
  • 1.Not a single person offered to help her.
    1. یک نفر هم پیشنهاد کمک به او نکرد.
  • 2.There was a single light in the corner of the room.
    2. تک چراغی در گوشه اتاق بود.

3 مجرد

معادل ها در دیکشنری فارسی: یالقوز مجرد
مترادف و متضاد unmarried married
  • 1.Are you still single?
    1. آیا هنوز مجرد هستی؟
a single woman
یک زن مجرد

4 یک‌طرفه (بلیت)

  • 1.How much is the single fare to Glasgow?
    1. بلیت یک‌طرفه به "گلاسکو" چقدر است؟
a single ticket
یک بلیت یک‌طرفه

5 تک‌پر

معادل ها در دیکشنری فارسی: تک‌پر
[اسم]

single

/ˈsɪŋ.gəl/
قابل شمارش

6 تک‌آهنگ

  • 1.The band releases its new single next week.
    1. آن گروه موسیقی تک‌آهنگ جدیدش را هفته آینده منتشر خواهد کرد.

7 بلیت یک‌طرفه بلیت یکسره

مترادف و متضاد one-way ticket return
a single to somewhere
بلیت یک‌طرفه به جایی
  • How much is a single to York?
    بلیت یک‌طرفه به "یورک" چقدر است؟

8 یک دلاری

  • 1.Anybody have five singles?
    1. کسی پنج تا یک دلاری دارد؟

9 ضربه یک امتیازی (کریکت)

10 مسابقه یک‌نفره بازی یک‌نفره

  • 1.the first round of the men’s singles
    1. اولین دور مسابقات یک‌نفره مردان
  • 2.the women’s singles champion
    2. قهرمان مسابقات یک‌نفره بانوان

11 اتاق یک‌نفره (هتل و ...)

  • 1.Singles are available from £50 per night.
    1. اتاق‌های یک‌نفره از شبی 50 پوند شروع می‌شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان