1 . قدم زدن (بخصوص پس از مدتی عدم تحرک)
[عبارت]

stretch one's leg

/strɛʧ wʌnz lɛg/

1 قدم زدن (بخصوص پس از مدتی عدم تحرک) راه رفتن

informal
  • 1.I'm going outside to stretch my legs.
    1. من می‌روم بیرون قدمی بزنم.
توضیحاتی در رابطه با stretch one's leg
عبارت stretch one's leg یا پای خود را کش دادن، به معنای تکان خوردن و یا از جای خود بلند شدن و قدم زدن بخصوص پس از مدتی عدم تحرک است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان