1 . تحت کنترل خود داشتن
[عبارت]

wrapped around one's little finger

/ræpt əˈraʊnd wʌnz ˈlɪtəl ˈfɪŋgər/

1 تحت کنترل خود داشتن تحت کنترل کسی بودن

informal
  • 1.He'll do anything I want. I have him wrapped around my little finger.
    1. هر کاری که از او بخواهم انجام می‌دهد. او تحت کنترلم است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان